نوید شاهد _ مادر شهید مدافع حرم "امیرعلی محمدیان"، درباره او می‌گوید: "من و امیرعلی باهم یک غار تنهایی داشتیم. وقتی دلم از دنیا می‌گرفت به آن‌جا می‌رفتیم ..." ادامه این خاطره از شهید مدافع حرم «امیرعلی محمدیان» را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.

خاطره

به گزارش خبرنگار نوید شاهد تهران بزرگ، شهید «امیرعلی محمدیان» آذر ماه سال ۱۳۷۱ در تهران دیده به جهان گشود. در سال ۱۳۹۴ به صورت داوطلبانه به عنوان یکی از نیرو‌های یگان فاتحین تهران، به سوریه اعزام شد.در ادامه وصیت‌نامه این شهید والامقام را می خوانید.

روایت خاطره از زبان مادر شهید محمدیان:

امیرعلی از همان دوران کودکی نوع نگاه و رفتارش با دیگران فرق می‌کرد. بیشتر از سنش می‌فهمید و همین باعث شده بود برای مادرش تکیه‌گاهی باشد.

 «من و امیرعلی باهم یک غار تنهایی داشتیم. وقتی دلم از دنیا می‌گرفت به آن‌جا می‌رفتیم و با او درددل می‌کردم، شنونده‌ی خوبی بود.

حالا من مانده‌ا‌م و تنهایی.» از پنج، شش سالگی شروع به حفظ آیات قرآن کرد و مادر با استعدادی که در او دید، نامش را در کلاس قرآن مسجد محله نوشت.

مادر ادامه می‌دهد: «همه‌ی دل‌خوشی‌اش رفتن به مسجد بود. مثل جوان‌های امروزی اهل رفتن به پارک یا سینما نبود. در هیئت‌ها تا دیروقت فعالیت می‌کرد.

گاهی اوقات خسته و گرسنه به خانه می‌آمد. می‌گفتم مگر آن‌جا به شما غذا نمی‌دهند، می‌گفت به‌جز من هم آدم بود.

امیرعلی در تعزیه شرکت می‌کرد اشقیاخوان بود و به سبب درشتی هیکلش نقش شمر را به او داده بودند. سال گذشته گفت دلم نمی‌خواهد محرم این‌جا باشم.

تعزیه هم اجرا نکرد. هر سال داخل شهرک ایستگاه صلواتی برپا می‌کرد. می‌گفت مامان شله‌زرد و عدسی درست کن. می‌برد آن‌جا.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده